دخترونه

فاطمه: زندگی زیباتر بود اگه به بابام بگن احتیاج به عمل نداری و فردا از بیمارستان مرخصی./

 

نرگس_ 22 ساله از مشهد: زندگي زيباتر بود اگه اما و اگري وجود نداشت./

 

ک.م_ دخترونه: زندگی زیباتر بود اگه هر موقع دوست داشتیم به گذشته بر می گشتیم./

 

منصوره: سلام؛ سحر خانم! زندگی از این زیباتر؟!/

 

مائده_ ١٧ساله از بابل: زندگي زيباتر بود اگه كينه و نفرت جاي خوبي و مهربوني رو نمي گرفت./

 

مستانه از كرمانشاه: زندگي زيباتر بود اگه ... در همه حال به ياد خدا بوديم و خدا رو ناظر بر اعمالمون مي دونستيم./

 

سحر: زندگي زيباتر مي شد اگه من مدرسه تيزهوشان قبول مي شدم. برام دعا كنيد./

 

طاهره سادات: زندگی زیباتر بود اگه ما باور می کردیم که هر چه داریم امانتی است از سوی خدا نزد ما./

 

فهیمه: زندگی زیباتر بود اگه فرزندان قدر پدر و مادرشون رو می دونستن./

 

فاطمه نصيرى از گرماب: زندگى زيباتر بود اگه چشم ها هم زيباتر مى‌ديدند./

 

 سمیه_ ۱۴ ساله: آبجی ام پیشم نشسته بود، داشتم بلند از رو پیام نما می خوندم: زندگی زیباست اگر.. گفت: اگر بگذارند!/

 

سحر: یه لحظه سکوت به خاطر تموم اون پیام هایی که هیچ وقت درج نشدند./

 

بیان از شهر شاهو: در جواب خانم ح.خ از یاسوج؛ دوست من هم مثل تو لکنت زبان داشت اما معلم کلاس دوممان بهش پیشنهاد داد که توی جمع اظهار نظر کنه، حرف بزنه، از هیچ چیزی نترسه و راحت حرفش رو بگه که توی این چند سال هم نتیجه داد. حالا ۱۹سالمونه و اون هم می تونه راحت حرف بزنه؛ امیدوارم واسه تو هم نتیجه بده./

 

شیما: سلام؛ در جواب دوست خوبم ح. خ از یاسوج؛ حتماً به مرکز گفتار درمانی مراجعه کن، انشاالله که به زودی خوب میشی./

 

زهرا. ح از شهريار: داداش کامران! برادر منم قدرت "نه" گفتن رو نداشت، حالا داره زندگيش نابود ميشه، پشيمونه ولي ديره؛ اگه مي خواهي زندگي خوبي داشته باشي به چيزهايي که مي دوني زندگيت رو نابود مي کنه بگو "نه"./

 

نازنین: آقا کامران! باید هر کاری که می خواهی بکنی، اول بهش فکر کنی؛ اگه برات خوب نبود بگو "نه"؛ آسونه، دو کلمه است: ن، ه: " نه"/

 

الهه: دشمنانت را هزار فرصت بده كه دوست تو باشند ولی به دوستانت حتی یك بهانه نده كه دشمن تو بشوند./

 

مريم: داشتم دفترچه قسط هايم را ورق مي زدم ديدم تا آخر عمر بدهكار رحمتت هستم اى خدا!/

 

افسانه: آواز خدا همیشه در گوش و دل است، کو دل که دهد گوش به آواز خدا./

 

 

راضيه علم صالحى_ 19ساله از فارس: تعجيل فرج جز به کنار زدن مانع ها امکان پذير نيست. از هم اکنون با کم کردن تنها يک گناه در زندگى روزانه خود، در طرح ميليونى آماده سازى زمين براى آمدن گل نرگس شرکت کنيم./

 

ناهید از مشهد مقدس: سلام؛ تا حالا من فقط پیامک ها رو می خوندم، می خواستم بگم محشره؛ راستی واسه این که موقع خوندن نماز تمام حواسمون پیش معبودمون باشه باید چی کار کنیم؟/

 

عاطفه_ ١٨ ساله از دره شهر: تقديم به باشگاه پرواز؛ وقتي كه شكستي دل من صدباري (يعني پيامم رو درج نكردي)/ گفتم كه دگر با تو ندارم كاري/ اما دل من نيامد اي يار عزيز/ آخر تو عجيب مهره ماري داري/ بچه ها! شعر مال خودمه،  نظرتون چيه؟/

 

یه دوست هم پروازی_ دخترونه: سلام؛ بچه ها! خسته شدم از دروغ گفتن هاي بدون دليل! كمكم كنيد./

 

 

یه دوست هم پروازی_ دخترونه: سلام؛ مي خواستم به آقا امير از ابركوه بگم براي قبول شدن در دبيرستان نمونه دولتي بايد كل متن كتاب درسي رو به اضافه حل كتاب سه جلدي بانك سوالات رو انجام بدي، منم دارم همين كار رو مي كنم. موفق باشي./

 

آمنه: در جواب آرمان؛ رشته مكانيك، طراحي انواع ماشين هاست كه به 3 بخش حرارت، جامدات، ساخت و توليد تقسيم ميشه، در دوره كارشناسي ارشد 32 واحد و دكتري 48 واحد داره، از لحاظ كار هم به علت رشد فناوري مشكلي برای كار نداريم چرا كه ايران به مهندس مكانيك نیاز داره./

 

 

مريم از كرمانشاه: من انسانى كه مي توانستم باشم، نيستم. من انسانى كه بايد باشم هم نيستم، اما خدا را شكر كه انسانى هم كه قبلاً بودم نيستم./

 

سحر_ 19 ساله از سنندج: فرشتگان از خدا پرسیدند تو که بشر را این قدر دوست داری چرا غم را آفریدی؟ خدا گفت: غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من تا غمگین نشود به یاد خالقش نمی افتد... ./

 

سحر: سلام بچه ها؛ ازتون می خواهم کمکم کنید تا بتونم وسواسی بودنم رو کنار بذارم./


پسرونه

13شاهوردی_ 20 ساله از شهرکرد: سلام بچه ها؛ می خواستم دعوتتان کنم تا در ماه اردیبهشت یه سری به کوهرنگ، دشت لاله‌های واژگون بزنید و از زیبایی طبیعت لذت ببرید. منتظرتان هستیم./

 

اسحاق میرزایی: خدا را گفتم؛ بگذار جهان را قسمت كنيم، آسمون مال تو، زمين مال من... خدا خنديد و گفت: تو بندگى كن همه دنيا مال تو./

 

محمدرضا از تهران: زندگی من زیباتر از این نمیشه وقتی زیباترین دوست (خدا) با من است./

 

على خليلى از لرستان: سحرخانم! زندگى زيباست، اما و اگر هم ندارد چرا که خدا زمانى كه جهان را آفريد آن را بى هيچ كم و كاستى آفريد و اين انسان ها هستند كه آن را بد تعبير مى كنند. بايد گفت: زندگى خالى نيست، مهربانى هست ، ايمان هست، آرى تا شقايق هست زندگى بايد کرد./

 

علی_ ۲۲ ساله: زندگی زیباتر بود اگه این قدر بی پولی نمی کشیدم و یه کار پیدا می کردم، توکل به خدا./

 

م. پسرونه: زندگی زیباتر بود اگر... جور دیگه نگاهش می کردیم؛ به قول سهراب سپهری چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید! امتحان کنید! زیبا میشه./

 

علي_ ١٧ساله: زندگي زيباتر بود اگه آقامون ظهور مي كردند، يا بهتر بگم زندگي بدون آقا زيبايي نداره كه بخواد زيباتر بشه!/

 

جواد صابری از مشهد مقدس: زندگی زیباتر می شد اگه هیچ جای این کره ی خاکی جنگ و خون ریزی نبود./

 

محمد از فسا:    0 _ ( _<  باشگاه پرواز مي دوني اين چيه؟ اين من هستم كه خوابيدم رو ريل قطار تا درجش نكني پا نمي شم/.

 

 

حمید از تهران: خواهر هم پروازی! درباره مشکل گفتاریت باید بگم ،کاش منم مثل شما لکنت زبون داشتم ،چون تا میومدم دروغ یا غیبت یا حتی حرف بدی بزنم ،لکنت زبون بهم این فرصت رو می داد تا بفهمم حرفام اشتباهست ،پس ناراحت نباش این مشکلت نعمت بزرگیه./

 

باقر صادقی از ظاهر آباد: در جواب آقای افشار؛ داشتن علم از داشتن ثروت بهتره اما نداشتن ثروت از نداشتن علم خیلی بدتره. نظر شما چیه؟/

 

فرزاد:بچه ها! لطفاً در مورد رشته معدن اطلاعات بدهید./

 

 

حامد و حانيه_ 15ساله از مشهد_دخترونه، پسرونه:سلام؛ ما دو تا دوقلو هستيم و هميشه اين بخش رو مي خونيم. سر اين كه اول دخترونه رو بخونيم يا پسرونه با هم دعوا مي كنيم./

 

مانی_ 22 ساله از شیراز: این گونه باشید: یا چنان نمای که هستی یا چنان باش که می نمایی./

 

 

یوسف سلیمی: چقدر آدم ها عجیبند؟ درخت ها را قطع می کنند ازش کاغذ می سازند، بعد روی کاغذ می نویسند درخت ها را قطع نکنید!/

 

امين شفيعى از خرم آباد: باشگاه پرواز رو به سه دليل دوست دارم، اولى رو نمي دونم، اون دو دليل ديگه هم يادم نيست./

 

سعید از لرستان: در جواب آقا کامران؛ باید بگم که برای "نه" گفتن در برابر پلیدی ها باید این نکات رو رعایت کنی: ۱- اعتماد به نفست رو تقویت کنی ۲- دور رو در بایستی رو خط بکشی ۳- باید به خودت بفهمونی و باور کنی که با "نه" گفتن ارزش تو پایین نمیاد./

 

پدرام: فقط می خواستم بگم وقتی که غیبت می کنیم می دونید با کیا هستیم؟ رییس جلسه: شیطان، مدیر جلسه: نفس اماره، موضوع جلسه: آبروی مومن را بردن و پذیرایی: گوشت مردار برادر مومن./

 

هادى: در جواب آقا امیر؛ من پارسال که امتحان نمونه دولتی داشتم بانک سوالات سال های گذشته رو خوندم قبول شدم، شما هم بخونید./

 

حمید از همدان: سلام به همه دوستان خوبم؛ می خواستم از بچه هایی که آکواریوم دارن یه سوال فنی بپرسم، من به اسکارام همه نوع غذا می دم: کرم خاکی، کرم خونی، جیگر مرغ حتی سوسک و مورچه ولی همیشه رنگشون پریده و کف آکواریوم بی حرکت وایمیسن. چرا؟/

 

 

یه دوست هم پروازی از شوش_ پسرونه: من همیشه حرفم رو راحت و با صراحت کامل می زنم، این طوری خیال راحتی دارم! نظر شما چیه؟/